شما؟
دلم میخواد یه روزی یه جایی همونی که الان نیست برگرده وبیاد بیاد و واسم از زندگیش بگه بگه اینقدر زیر فشار مشکلات بوده که نمیتونه قد راست کنه بگه که داغون شده بگه دیگه ادعای قبل را نداره بگه ومن فقط نگاهش کنم سرش را بلند کنه بگه با توام تو نفرینم کردی نه؟؟ تو چشماش نگاه کنم بزنم زیر خنده اونقدر بخندم تا اشکام یواش یواش از چشمام سربخوره وبیاد پایین با تعجب نگاهم کنه بعد من اروم بگم بـــبـــخـــشـــید شـــمــــا؟؟؟؟؟
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:5 توسط ونوس
|
وبلاگم باب میل خودمه و برای من مهم همینه